رویای زیبا
 
 
یک شنبه 17 شهريور 1392برچسب:پریشان کن سر زلف سیاهت, :: 18:22 ::  نويسنده : علی

پریشان کن سر زلف سیاهت شانه‌اش با من
سیه زنجیر گیسو باز کن دیوانه‌اش با من

که می‌گوید که مِی نتوان زدن بی جام و پیمانه
شراب از لعل گلگونت بده پیمانه‌اش با من

ز سوز عشق لیلی در جهان مجنون شد افسانه
تو مجنونم بکن از عشق خود افسانه‌اش با من

بگفتم صید کردی مرغ دل نیکو نگهدارش
سر زلفش نشانم داد و گفتا لانه‌اش با من

ز ترک مِی اگر رنجید از من پیر میخانه
نمودم توبه زین پس رونق بی خانه‌اش بامن



دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, :: 11:7 ::  نويسنده : علی



چشمهایت را ببند ،

در دلت با خدا سخن بگو ،

به همان زبان ساده ی خودت سخن بگو ؛

هرچه میخواهی بگو ، او میشنود ...

شاید بخواهی تورا ببخشد ،

یا آرزویی داری ،

شاید دعایی برای یک عزیز و یا شکرش ،

بگو میشنود . . .

این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ؛

پرواز دلت را حس خواهی کرد ...



درباره وبلاگ


به سراغ من اگر می آیید سخت و پیوسته بیایید نهراسید از اندیشه تنهایی من شیشه ای نازک نیست که ز هر لرزش اشکی ترکی بردارد صحنه خاطر تنهایی من قطعه سنگی شده از درد هزاران اندوه در هراس از پاییز
آخرین مطالب
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 915
بازدید ماه : 1718
بازدید کل : 116835
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 28
تعداد آنلاین : 1